پارساپارسا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

بره تو دلی من

پارسا در اداره مامان

چند روز پیش آوردمت اداره ... به اداره می‌گی اداده ... اووووووووف که تو چقده شیرینی چقدر خوشحالم که تو بچه‌ای نیستی که غریبی کنی بغل همه می‌رفتی و به همه هم بوس می‌دادی اصلاً هم بهانه منو نمی‌گرفتی   دوستت دارم عشقم   ...
28 مرداد 1393

تولدت مبارک

سلام به روی ماه پسر دو ساله‌ام آخ که این دو سال چقدر بهمون انرژی مثبت دادی چقدر از بودنت آرامش گرفتم عزیزکم دو سالگیت مبارک اینم کیکت که مامان با کلی عشق و علاقه خودش برات درست کرده   اینم آقا پارسا و کیکش اینم همراهان کوچیکت در تولدت قربون اون خنده‌ها و خوش حالی‌هات برم من   اینم کادوی مامان بابا   و اما شام تولدت هم اینا بود زرشک پلو و باقالی‌پلو با مرغ توی فر (یکیش مرغ ترش دو تاش مرغ زعفرونی) و سینی مزه شامل همبرگر ، کوکو سبزی، رول کرب، سوسیس، کالباس و کیک مرغ     ...
18 مرداد 1393

برای پارسا ماشین خریدیم

اوووووووووووووه یک ماه و نیمه هیچی ننوشتم برات بمیرم ... ببخشید اینقده که سرم شلوغه فرصت نداشتم بیام وبلاگت رو به روز کنم نفس مامان چند روز دیگه تولدته ... چند وقته توی مسیر رفتن به خونه ماشین‌های بزرگ اسباب بازی رو که می‌بینی می‌گی مامان ماشین بخر منم می گم مامانی تولدت ماشین می‌خرم برات تو هم می‌گی تبلا ماشی خلاصه دیگه این آخریا هی می‌گفتی تبلا ماشین تا اینکه شنبه رفتیم برات کلاه تولدت رو گرفتیم تا کلاه گذاشتم سرت می‌گی مامان تبلا؟؟؟ گفتم آره مامان تولدت مبارک دوباره گفتی تبلا ماشین هیچی دیگه یعنی تولدته ماشینت کوووووووو رفتیم گمرک و برات ماشین خریدیم ... وای که چقده...
14 مرداد 1393
1